مدیریت
پیمان اکبری؛ مرضیه دهقانی زاده؛ زلیخا فصیح مفرد
چکیده
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی مکانیسم کامیابی در کار در تاثیرگذاری ویژگیهای شخصیتی بر خود رهبری با تاکید بر نقش تعدیلگر شخصیت فعال میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری (300 نفر) کارکنان کارخانه سپاهان باطری بوده که با روش تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران (169 نفر) انتخاب ...
بیشتر
هدف این پژوهش، بررسی نقش میانجی مکانیسم کامیابی در کار در تاثیرگذاری ویژگیهای شخصیتی بر خود رهبری با تاکید بر نقش تعدیلگر شخصیت فعال میباشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی ـ همبستگی است. جامعه آماری (300 نفر) کارکنان کارخانه سپاهان باطری بوده که با روش تصادفی ساده و از طریق فرمول کوکران (169 نفر) انتخاب شدند. از پرسشنامههای اسنایدر و همکاران (1996)، اشریر و کارور (1985) که شامل ویژگیهای شخصیتی مثبت، پرسشنامه گرسیا و همکاران (2012) در خود رهبری، پرسشنامه پورث و همکاران (2012) در مکانیسم کامیابی در کار و همچنین پرسشنامه جانسن و همکاران (2017) در شخصیت فعال، استفاده شد. روایی و پایایی پرسشنامهها حاکی از آن بود که ابزارهای اندازهگیری از روایی (همگرا و واگرا) و پایایی (بار عاملی، ضریب پایایی مرکب، ضریب آلفای کرونباخ)، خوبی برخوردار هستند. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرمافزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان دهنده آن است که ویژگیهای شخصیتی مثبت بر مکانیسم کامیابی در کار و بر خودرهبری تأثیر دارد، مکانیسم کامیابی در کار بر خود رهبری تأثیر دارد، در نهایت نقش میانجی مکانیسم کامیابی در کار و نقش تعدیلگری شخصیت فعال تأیید شدند. با این اوصاف مدیران باید بتواند به منظور افزایش خود رهبری به ویژگیهای شخصیتی مثبت کارکنان توجه کنند. بدین منظور نیز میتوانند از مکانیسم کامیابی در کار به عنوان نقش میانجی در جهت این افزایش بهره جویند. هرچند باید مواظب کاهش سطح شخصیت فعال باشند چرا که منجر به کاهش این نوع رابطه میشود.
پیمان اکبری؛ کامران نظری؛ سهیلا شیخ علیشاهی
چکیده
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر نقش سبکهای رهبری انتقادی و مکانیسم پریشانی روانشناختی کارکنان بر دلبستگی شغلی کارکنان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری (300 نفر) کارکنان اداری آموزش و پرورش شهر یزد در سال 1401 بوده که با روش تصادفی ساده و از طریق کوکران (169 نفر) انتخاب شدند. ابزار ...
بیشتر
مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر نقش سبکهای رهبری انتقادی و مکانیسم پریشانی روانشناختی کارکنان بر دلبستگی شغلی کارکنان بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری (300 نفر) کارکنان اداری آموزش و پرورش شهر یزد در سال 1401 بوده که با روش تصادفی ساده و از طریق کوکران (169 نفر) انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامههای رهبری تحول آفرین بأس و آویلو (1995)، رهبری استبدادی هانگز و دیکسون (2004)، دلبستگی شغلی کارکنان ریچ و لیپین (2010) و در نهایت پریشانی روانشناختی کارکنان کسلر و همکاران (2002) بودند که از روایی و پایایی خوبی نیز برخوردار بودند. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها توسط نرمافزار SMART-PLS و با استفاده از آماره آزمون t و ضرایب مسیر (β)، نشان دهنده تأثیر معناداری بین متغیرهای پژوهش بود، همچنین نقش میانجی پریشانی روانشناختی کارکنان در تاثیرگذاری رهبری تحولآفرین بر دلبستگی شغلی کارکنان تأیید شد اما در تاثیرگذاری رهبری استبدادی بر دلبستگی شغلی کارکنان تأیید نشد. با توجه به یافتههای پژوهش میتوان اظهار داشت که برای افزایش یا کاهش دلبستگی شغلی کارکنان بایستی به رهبری تحول آفرین و استبدادی توجه داشت چرا آنها میتوانند اثرات مثبت و منفی بر دلبستگی کارکنان داشته باشند البته توجه به پریشانی روانشناختــی نیز میتواند در این زمینه کمک کننده باشد، چرا که اگر نتوان جلوی کاهش پریشانی روانشناختی کارکنان را گرفت صدمه جبرانناپذیری بر دلبستگی شغلی کارکنان وارد میکند.